وقف جامعترین انفاق؛
گزارش | بررسی روابط متقابل فرهنگ وقف و هیأت
هیأتهای مردمی با تکیه بر سنت وقف و بهرهوری از حق انتفاع موقوفه، بدون نیاز به کمکهای دولت، میتوانند اقتصاد و نیازهای مالی خود را تأمین کنند.
به گزارش سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، با مطالعه سرگذشت پیشینیان، هنر و هنرمندیهای زیادی در زمینههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی به چشم میخورد که آثار و خیر و برکات فراوانی برای مردم زمان خود داشته است.
یکی از این امور، سنت حسنه وقف است که از یک سو، مانع آسیبهای اجتماعی همچون فقر و فروپاشی نظام و ساختار اقتصادی جامعه میشود و از سوی دیگر تنظیم طبقات اجتماعی را به همراه دارد.
امروزه با توجه به مشکلات اقتصادی عدیده موجود در جامعه، یکی از راههای فقرزدایی و استفاده حداکثری از اموال و ثروتها، به جهت اخروی و دنیوی، همین سنت حسنه وقف است.
یکی از این امور، سنت حسنه وقف است که از یک سو، مانع آسیبهای اجتماعی همچون فقر و فروپاشی نظام و ساختار اقتصادی جامعه میشود و از سوی دیگر تنظیم طبقات اجتماعی را به همراه دارد.
امروزه با توجه به مشکلات اقتصادی عدیده موجود در جامعه، یکی از راههای فقرزدایی و استفاده حداکثری از اموال و ثروتها، به جهت اخروی و دنیوی، همین سنت حسنه وقف است.
نهادهای مردمی موجود در سراسر جامعه با تکیه بر این سنت و بهرهوری از حق انتفاع موقوفه، میتوانند بدون نیاز به دولت و کمکهای آن، اقتصاد و نیازهای مالی خود را تأمین کنند.
هیأتهای مردمی نیز از این امر مستثنا نبوده و با طراحی ساختار جامع اقتصادی بر پایه وقف، علاوه بر توانایی اداره امور هیأت و هزینههای آن، استقلال فکری و محتوایی خود را حفظ خواهند کرد.
از این رو کمیسیون تخصصی روابط متقابل فرهنگ وقف و هیأت، با ارائه حجت الاسلام والمسلمین احمد شرفخانی، مشاور رییس سازمان، مدیر کل تحقیق و حسابرسی و معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف و امور خیریه کشور و معاون فرهنگی هنری اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قم و به همت جامعه ایمانی مشعر در سالن اجتماعات مجتمع یاوران مهدی (عج) جمکران برگزار شد.
اقتصاد هیأت، مؤلفهای مهم در مدیریت هیأت است
بر اساس این گزارش حجت الاسلام والمسلمین شرفخانی در ابتدای این نشست تخصصی اظهار داشت: مجموعه مدیران و مسئولان موفق هیئات مذهبی کشور در شهر قم جمع شدهاند که برکات بسیاری خواهد داشت، از آن جا که بحث به صورت کمیسیون ارائه میشود، بایستی با هم فکری و هم افزایی مجموعه در جهت رسیدن به یک جمعبندی نهایی تلاش کنیم، چراکه این جمعبندی میتواند الگویی باشد که بتوان در هیئات مذهبی با توجه به این ساختار، اقدامات موفقی را در کشور طراحی کنیم.باید توجه داشت که اقتصاد هیأت یک مؤلفه مهم در مدیریت هیأت است، به اقتصاد هیأت کمتر پرداخته شده است، در حالی که در تعریف اقتصاد هیأت، صرفا بعد مالی مطرح نیست، بلکه به نیروی انسانی و مالی و توانمندیهای اعضای هیأت گفته میشود که اگر این اقتصاد نباشد، هیأت شکل نخواهد گرفت، به تعبیری دیگر، شکل گیری هیأت وابسته به اقتصاد هیأت است، چراکه یک تشکل و ساختار مردمی است، حتی اگر هیأتی ۵ نفره هم باشد، نیازمند مدیریت اقتصادی در هیأت است.
با ملاحظه پیشینه هیأتهای مذهبی در کشور، متوجه میشویم که اقتصاد هیأت علاوه بر بعد نیروی انسانی که استفاده از ظرفیت مردمی و ساختار ارزشی و جهادی است، در دو بعد مالی وقف و نذر هم دارای پیشینه موفقی در کشور بوده و اقتصاد هیأت خارج از این ساختار نبوده است.
در جاهایی که هیأتی در عرصههای اقتصادی ورود پیدا کرده و خارج از این ساختارها قرار گرفتهاند، حواشی و بعضا حوادث ناگواری شکل گرفته و باعث شده که اهداف هیأت را به سمت دیگری کشیده شود.
چرایی گسترش وقف در زمان رضاخان
چه شده که در دوره رضاخان ملعون، روضه خوانی و عزاداری ممنوع اعلام میشود و مردم به صورت مخفیانه، قبل از نماز صبح در منزلهای خود جمع میشوند و به صورتی که صدای روضه از منزل خارج نشود، عزاداری میکردند.
چه شده است که در تاریخ تمدن وقفی کشور ما، میبینیم که بخش قابل توجهی مهمی از وقفهای شکل گرفته برای روضهخوانی و عزاداری در دوره رضاخان شکل گرفته است؟
علت اصلی این مسأله این است که، چون رضا خان به دنبال خوابیدن پرچم هیأتها بود، بنابراین بایستی پشتوانه اقتصادی طراحی شود تا پرچم هیأت همیشه پابرجا باشد، اگر امروز نیز با یک نگاه جامع مشاهده کنیم، بخش عمدهای از هیأتها و مجالس عزاداری، دارای پشتوانه وقفی هستند که در دوره رضاخان شکل گرفته است.
در دوره محمدرضا شاه هم، همین ساختار در بین هیئات مذهبی شکل گرفته و حتی در مصاحبه با مردم بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز سه موضوع مطرح شد؛ مسجد، امامزاده و اقلامی که در هیأتهای مذهبی همچون طبل، علم و کتل که به عنوان ابزار هیأتهای مذهبی مطرح است.
مردم با این امور به عنوان وقف انس گرفتهاند، در حالی که اینها وقفهای کوچکی است و در چارچوب وقفی که بحث میکنیم، قرار نمیگیرد.
اگر بخواهیم هیأتهای مذهبی در تراز هیأت انقلاب اسلامی قرار گیرد، نقش امروز آن فقط بر اساس استراتژی درون هیأتی نیست، بلکه انتظار است که از خود در چارچوب و در اطراف محل برگزاری و در آن منطقه، نقشآفرینی در عرصههای مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و حتی در عرصههای بهداشتی و درمانی هم باید نقش آفرینی کنند، چراکه شالوده عرصه جهادی و انقلابی کشور و نظام ما در هیأتها شکل گرفته است.
مسئولیت هیأتهای مذهبی نسبت به مشکلات اقتصادی پیرامون خود
نمیتوان در هیأتی حضور پیدا کرد که در اطراف آن فقر و نیازهای اجتماعی و بهداشتی واویلا کند و نسبت به آن بیتفاوت بود، بنابراین برای نقش آفرینی در این عرصه، باید بدانیم که ساختار اقتصادی وقف و هیأت بر چه مبنایی شکل گیرد.
بنده حداقل یک دوره به کل استانهای کشور سفر کردهام و در در برخی استانها بالغ بر دو سه دور سفری که داشتهام، همواره یک مشکل اساسی در هیأتها مشاهده کرده و آن عدم طراحی مدیریت و سیستم جامع اقتصادی هیأتها بوده است.
به همین جهت، حتی هیأتهای بزرگی که در بسیاری از شهرها شکل گرفتهاند، بعد از مدتی گرفتار حاشیههایی شده و از گردونههای اجتماعی خارج شدهاند، یا ظرفیت و نیروهای انقلابی در جایی بودند که به خاطر عدم طراحی چارچوب اقتصادی هیأت، گرفتار جریانهای سیاسی یا شیعه انگلیسی شدهاند.
چه شده است که برخی از این جریانهای سیاسی و عقیدتی مانند تشیع انگلیسی، در ایام فاطمیه شهر به شهر میچرخند و به هیأتهای ضعیفی که از توانمندی فرهنگسازی برخوردار هستند، پول کلان میدهند که فلان کارهای خاص را در هیأت انجام دهند و از برخی کارهای انقلابی پرهیز کنند، مانند اینکه نام شهید در هیأت نباشد و فلان مباحث مطرح نباشد، علت این است که ساختار اقتصادی توسط مدیران هیأتها طراحی نشده است.
وقف جامعترین انفاق در ساختار دین مبین اسلام است
ما فقط از نذر استفاده میکنیم، ساختار امروز همه هیأتها بر مبنای نذر است، ما در گفتمان فرهنگ وقف، نذر، ثلث اموال، صدقات میگوییم که جزء اخوات وقف هستند، چراکه جامعترین انفاق در ساختار دین مبین اسلام وقف است.
ملاحظه کنید که رسول گرامی اسلام (ص) هم خود وقف میکند و مهمتر آن که جابر بن عبدالله انصاری در این رابطه میگوید؛ من کسی را از یاران رسول اکرم (ص) نمیشناسم که تمکن مالی داشته و وقف نکرده باشد.
در جایگاه عظیم وقف همین بس که حضرت امیر (ع) هرکجا چاه، مزرعه، باغ و نخلستانی را احیا میکند، بلافاصله نسبت به وقف آن اقدام کردهاند، حتی از داخل چاه و به محض رؤیت آب، بدون تأمل قلم و کاغذ را گرفته و همانجا وقفنامه را مینوشتند و این نشان از جایگاه وقف دارد.
این سؤال وجود دارد که چرا «تراست» در قانون انگلستان جا افتاده است، چرا پشتوانه آن در ساختار مجموعههای علمی، دانشگاهی، پژوهشی و مردمی، همان خیریه ثابت و به مفهوم وقف ما است؟
آنها این مفهوم را گرفتهاند، اما مجموعه هیأتهای مذهبی ما از ساختار وقف دور شدهاند، در تاریخ تمدن کشور، در کتاب تاریخ استانی خاص، گفته میشود که در این شهر، زمانی میرسد که در دوره صفویه مردم از هم نسبت به وقف کردن سبقت میگیرند که فلان جا در شهر زمین خالی وجود دارد و برویم، بخریم و وقف کنیم و بعد از پیدا نکردن زمین خالی، از بیرون شهر، و شهرهای دیگر زمین خریده و وقف میکنند.
امروز حتی کسانی که از اعتقادات ضعیفی برخوردار هستند، قبل از خروج از خانه و حرکت به سمت مقصد، بلافاصله صدقه آن روز را پرداخت میکنند، صدقه جزء سبد خانوار مردم تبدیل شده است، آیا قبل از انقلاب اینگونه بوده است، خیر.
تفاوت صدقات گذرا و ماندگار در سیره اهلبیت (ع)
ما بعد از انقلاب به صدقه اهمیت داده و مناسک صدقه را به درستی برای مردم تبیین کردهایم، به طوری که هر فرد کوچکی در جامعه ایران قادر به بیان روایتی درباره صدقه است، درحالی که در سیره اهل بیت طاهرین (ع)، وقف از این ساختار برخوردار بوده است و به صدقات گذرا اصلا توجه نمیکردند، آنچه که وجود داشته است، همان صدقه ماندگار بوده که ساختار آن در وقف موجود است.
یکی از معضلات امروز کشور ما مؤسسات خیریه هستند و شما نمیتوانید در سیره اهلبیت (ع) و سایر علما مؤسسات خیریه پیدا کنید، مفهوم این کلام حذف این مؤسسات نیست، اما برای این اموالی که جمع میشود، در آینده چه اتفاقی قرار است بیأفتد، مؤسسهای که هیأت مدیره خصوصی داشته و ساختار و اموال آینده آن مشخص نیست.
از فردی که ۲۰۰ مدرسه در کشور ما ساخته و تبدیل به چهرهای ماندگار در کشور ما شده است، سؤال کردم که چند مدرسه از این ۲۰۰ عدد ساخته شده، تا امروز تغییر کاربری داده شده است؟ این خیر مدرسه ساز گفت حدودا ۸ مورد!
چه شده است که برخی از این جریانهای سیاسی و عقیدتی مانند تشیع انگلیسی، در ایام فاطمیه شهر به شهر میچرخند و به هیأتهای ضعیفی که از توانمندی فرهنگسازی برخوردار هستند، پول کلان میدهند که فلان کارهای خاص را در هیأت انجام دهند و از برخی کارهای انقلابی پرهیز کنند، مانند اینکه نام شهید در هیأت نباشد و فلان مباحث مطرح نباشد، علت این است که ساختار اقتصادی توسط مدیران هیأتها طراحی نشده است.
وقف جامعترین انفاق در ساختار دین مبین اسلام است
ما فقط از نذر استفاده میکنیم، ساختار امروز همه هیأتها بر مبنای نذر است، ما در گفتمان فرهنگ وقف، نذر، ثلث اموال، صدقات میگوییم که جزء اخوات وقف هستند، چراکه جامعترین انفاق در ساختار دین مبین اسلام وقف است.
ملاحظه کنید که رسول گرامی اسلام (ص) هم خود وقف میکند و مهمتر آن که جابر بن عبدالله انصاری در این رابطه میگوید؛ من کسی را از یاران رسول اکرم (ص) نمیشناسم که تمکن مالی داشته و وقف نکرده باشد.
در جایگاه عظیم وقف همین بس که حضرت امیر (ع) هرکجا چاه، مزرعه، باغ و نخلستانی را احیا میکند، بلافاصله نسبت به وقف آن اقدام کردهاند، حتی از داخل چاه و به محض رؤیت آب، بدون تأمل قلم و کاغذ را گرفته و همانجا وقفنامه را مینوشتند و این نشان از جایگاه وقف دارد.
این سؤال وجود دارد که چرا «تراست» در قانون انگلستان جا افتاده است، چرا پشتوانه آن در ساختار مجموعههای علمی، دانشگاهی، پژوهشی و مردمی، همان خیریه ثابت و به مفهوم وقف ما است؟
آنها این مفهوم را گرفتهاند، اما مجموعه هیأتهای مذهبی ما از ساختار وقف دور شدهاند، در تاریخ تمدن کشور، در کتاب تاریخ استانی خاص، گفته میشود که در این شهر، زمانی میرسد که در دوره صفویه مردم از هم نسبت به وقف کردن سبقت میگیرند که فلان جا در شهر زمین خالی وجود دارد و برویم، بخریم و وقف کنیم و بعد از پیدا نکردن زمین خالی، از بیرون شهر، و شهرهای دیگر زمین خریده و وقف میکنند.
امروز حتی کسانی که از اعتقادات ضعیفی برخوردار هستند، قبل از خروج از خانه و حرکت به سمت مقصد، بلافاصله صدقه آن روز را پرداخت میکنند، صدقه جزء سبد خانوار مردم تبدیل شده است، آیا قبل از انقلاب اینگونه بوده است، خیر.
تفاوت صدقات گذرا و ماندگار در سیره اهلبیت (ع)
ما بعد از انقلاب به صدقه اهمیت داده و مناسک صدقه را به درستی برای مردم تبیین کردهایم، به طوری که هر فرد کوچکی در جامعه ایران قادر به بیان روایتی درباره صدقه است، درحالی که در سیره اهل بیت طاهرین (ع)، وقف از این ساختار برخوردار بوده است و به صدقات گذرا اصلا توجه نمیکردند، آنچه که وجود داشته است، همان صدقه ماندگار بوده که ساختار آن در وقف موجود است.
یکی از معضلات امروز کشور ما مؤسسات خیریه هستند و شما نمیتوانید در سیره اهلبیت (ع) و سایر علما مؤسسات خیریه پیدا کنید، مفهوم این کلام حذف این مؤسسات نیست، اما برای این اموالی که جمع میشود، در آینده چه اتفاقی قرار است بیأفتد، مؤسسهای که هیأت مدیره خصوصی داشته و ساختار و اموال آینده آن مشخص نیست.
از فردی که ۲۰۰ مدرسه در کشور ما ساخته و تبدیل به چهرهای ماندگار در کشور ما شده است، سؤال کردم که چند مدرسه از این ۲۰۰ عدد ساخته شده، تا امروز تغییر کاربری داده شده است؟ این خیر مدرسه ساز گفت حدودا ۸ مورد!
هنوز خود این فرد در قید حیات است، اما تغییر کاربری در مدارس ساخته شده توسط او ایجاد شده بود، برخی به خانه معلمان و برخی به مجموعههای ادارای اختصاص داده شده بود، دلیل این بود که ساختار آنها براساس وقف نبوده و به راحتی میتواند فروخته شود، زیرا مالکیت آن به نام مجموعه آموزش و پرورش است، اگر ساختار این مجموعهها به وقف تبدیل میشد، هیچگاه امکان تغییر کاربری و خرید و فروش آن به وجود نمیآمد.
برخی از مدارس هم که وقف شدهاند و درآمدی برای هزینههای جاری خود ندارند و بعد از چند سال نیاز به تعمیرات دارد، اگر پشتوانه اقتصادی برای آن تعریف و طراحی شود، سبب ماندگاری وقف و نام واقف خواهد شد.
ساختاری مورد نیاز برای اقتصاد هیأتها
ساختار وقف را ابتدا باید به عنوان فرهنگ اصلی هیأت طراحی شود، نگاه ما به فرهنگ وقف نباید نگاه بخشی باشد، بلکه بایستی نگاه وصفی باشد، یعنی در تمام ابعاد وبخشهای هیأت؛ این فرهنگ جا بیأفتد، اما نگاه بخشی این است که یک بخش وقفی و یک بخش مالی طراحی شود و صرفا آن بخش به دنبال اقتصاد هیأت برود، یعنی سخنران، کفشدار و هیچکس دیگری عنوان وقفی ندارد.
اما در صورتی که فرهنگ وقف به عنوان فرهنگ وصفی در بدنه خود هیأت طراحی شود، تمام ساختار به سمت ساختار فرهنگ وقفی حرکت میکند.
اگر گفته شود که امروز افراد ثروتمند زیادی وجود ندارند که بخواهد وقف کند، خب وقف فردی یک ساختار دارد که ساختار آن مبتنی بر تبلیغ چهره به چهره است و تبلیغ عمومی در آن، اثر قابل توجهی ندارد.
کسانی که صاحب اولاد نشدهاند، در هیئات شناسایی شده و برای آن تبیین شود که مالی را وقف کنند، مشروط بر اینکه تا زمان حیات، خود آنها از آن مال استفاده کرده و منتفع شوند، این شیوه را رهبر معظم انقلاب قبول کردهاند.
نوع دیگر وقف فردی به صورت ثلث اموال است، مخصوصا هیأتیهایی که پیرغلام دارند، این افراد ثلث اموال خود را وقف هیئات کنند و حتی خود را متولی آن بگذارند و چهارچوبی برای آن قرار دهند، بسیاری از موقوفات کنونی وقف ثلث اموال است، این وقف در دفترخانه رسمی باید ثبت شود، چراکه وقف شکل نمیگیرد مگر بعد از حاصل شدن قبض و اقباض و، چون قصد تحویل آن را در زمان حیات خود ندارند، بعد از حیات باید تحویل دهند.
در رابطه با ساختار وقف، غیر از اوراق و مشارکت وقفی، جمع کردن نذورات عامه مطرح است، گاهی اوقات نذورات را برای امری خاص جمع میکنند، این اختصاص اشتباه است، اگر نذور عام هیأت باشد، میتواند در امور دیگر نیز استفاده شود، اما نذور خاص را در غیر مورد نذر نمیتوان استفاده کرد، نذورات عام قطعا پاسخگو خواهند بود.
امروز ساختار وقف مشارکتی یا دسته جمعی مطرح است که همان وقف اجتماعی است، چرا ما نمیتوانیم از ساختار نظم برای وقف استفاده کنیم.
اهمیت درآمد پایدار در استقرار مال موقوفه
در رابطه با وقف نامه نویسی، باید در این رابطه مشورت گسترده انجام شود، باید توجه داشت که وقف به صرف انتفاع در هیأتها پذیرفته نمیشود، اگر ما بخواهیم زمینی برای مسجدی وقف کنیم، بایستی ۵۰، ۷۰ یا ۸۰ درصد آن را برای خود مسجد و باقی مانده آن را برای مجموعه مستقلات مسجدی وقف شود، تا درآمد پایداری بر اساس استراتژی مسجد و هیأت برای آن ایجاد شود.
در برخی از حسینیهها، مکانی مانند زیرزمین به عنوان آشپزخانه تخصیص داده شده است که تنها ده روز محرم فعال است، اما در نگاه اقتصادی وقفی میتوان با تبدیل و اجاره آن زیرزمین به فروشگاهی فعال و دائمی، از حاصل درآمد آن، ده برابر حاصل آن آشپزخانه را دریافت کرد.
در ایران ارزانترین فروشگاه در کل ایران فروشگاههای جانبازان است، علت این است که همین ساختار را در آنجا پیاده کردهاند.
هیئات ما باید به سمت ساختاری حرکت کند که بخشی از مشکلات اجتماعی اطراف خود را نیز به دوش بکشد، اگر این ساختار شکل بگیرد، نتیجه بخش خواهد بود، در عین حال باید توجه شود که این بخشها نباید به مجموعههای غیر مرتبط با مساجد اجاره داده شود، خدماتی همچون پارکینگ و فروشگاههای مرتبط مانند کتابفروشی و عرضه محصولات فرهنگی از مواردی است که میتواند دراین ساختار کمک کننده باشد.
نکات ریز را درباره ساختار وقف باید مراعات کرد، حال چه ساختارهایی را ایجاد کنیم که بتوانیم مدیریت صحیح وقفی داشته باشیم؟ در رابطه با مدیریت مستقلات، باید به سمت خدمات اجتماعی حرکت کنیم که خود مردم مدیریت آن را بر عهده بگیرند، همچون درمانگاهها، فروشگاههای تجاری مرتبط که به مجموعهای داده میشود و پول آن دریافت میشود.
ضرورت افزایش سرمایهگذاری و بهرهوریهای تجاری
نکته بعدی سرمایهگذاریهایی در خارج از مجموعه است، خانهای که برای هیأت اختصاص داده شده است، بلافاصله بایستی به مجموعه مالی با بهرهوری بالا تبدیل شود، مانند مجموعههای تجاری، چراکه هرقدر خانهای را اجاره دهید، ارزشی ندارد، مگر مجموعههای تجاری، چون بدون هزینه، حاصل اجاره آن دریافت میشود، بنابراین چنین ساختارهای ارزشمندی باید در هیأتها طراحی شود.
در رابطه با تعامل، اگر موقوفهای برای هیأتی اختصاص داده شده و در وقف نامه قید شده باشد و خلاف آن در مجموعه اوقاف هزینه شود، خلاف شرع است، سیره جاریه در اجرای نیت واقف اصل نیست، بلکه اصل سند بالادستی وقف نامه است.
در تعامل مشارکت مفهوم دارد، اما اگر نامی از موقوفه نباشد، به آن ظلم شده است، چون در این صورت مردم نمیدانند درآمد موقوفه کجا هزینه میشود، درحالی که سالیانه مبالغ زیادی از سوی اوقاف به هیأتها کمک میشود، نامی از اوقاف نباشد، اما نام موقوفه باید باشد، تا مردم بدانند که سالها پیش وقفی انجام شده و امروز مردم بر سر سفره این وقف نشستهاند، در این صورت وقفهای جدید هم بهتر و راحتتر انجام میشود، بنابراین حتما نام وقف ذکر شود.
/۸۷۶/ز502/س
ارسال نظرات